سرپوش هنری - به گزارش بانی فیلم، ساخت موسیقی
فیلم سینمایی «عشق و آتش» جدیدترین ساخته محمد عرب، به تازگی توسط بهزاد
عبدی در کشور اوکراین به پایان رسیده و این فیلم پس از انجام مراحل پایانی
ویژوآل افکت بزودی آماده نمایش خواهد شد. ساخت موسیقی این
فیلم حدود دو ماه به طول انجامید. محمد عرب چندی پیش با سفر به اوکراین از
نزدیک در جریان روند ساخت موسیقی این فیلم توسط بهزاد عبدی قرار گرفت. براساس پیش بینی ها، سازندگان این فیلم طی یک ماه آینده و با اتمام کامل مراحل فنی برای دریافت پروانه نمایش اقدام خواهند کرد. صداگذاری و تدوین «عشق آتش» به ترتیب توسط آرش قاسمی و روزبه کلباسی انجام شده است. حسینیاری، محمدرضا شریفی نیا، هلیا امامی، فاطمه گودرزی، علی صادقی، مهرداد
ضیایی، نیما شاهرخشاهی، ارژنگ امیرفضلی، امیرحسین صدیق، قدرت ا… صالحی،
ا…قلی نظری، محسن افشانی، ارسلان قاسمی، علی مسعودی (مشهدی)، امین ایمانی،
رضا عزیزی، ایمان صفا، رضا هاشمی، علیرضا بابایی، صادق حدادی، طاها عرب،
محمدرضا زاهدی بازیگران این فیلم سینمایی هستند. در خلاصه
داستان «عشق و آتش» آمده: من میدونم جای تو، تو قلب من کجاست… ولی…
نمیدونم… اصلاً جایی تو قلب تو دارم یا نه؟… تو منو قبول کردی فقط به
خاطر…؟ دیگر عوامل اصلی این پروژه سینمایی عبارتند از:
نویسنده: منصور بَراهیمی، مدیر فیلمبرداری: حسن پویا، انتخاب بازیگران:
محمّدرضا شریفی نیا، مشاور حقوقی پروژه: دکتر علی نظری، طرّاح صحنه و لباس:اصغر نژادایمانی، طرّاح چهرهپردازی: سیدمحسن موسوی، مدیر تولید: بهزاد
هاشمی، صدابردار: حسین بشّاش، طرّاح و ترکیب کننده صدا: آرش قاسمی، عکاس:علی نیکرفتار، طراح و مجری جلوه های رایانه ای: امیر سحرخیز، جانشین مدیرتولید: حسن حیدرزاده، دستیار اوّل کارگردان و برنامهریز: حامد شریفینیا،مجریان چهره پردازی: آفرین صادقی، مهدی خلج، مالک مالکی، مدیر تدارکات:
مهدی روزبهانی، مشاور فرهنگی سرمایهگذار: احمد قلیشلی، ناظر مالی: منوچهرشمس.
آلبوم موسیقی این فیلم شامل 20 قطعه است که بخشهایی از آنها در فیلم شنیده شده است. باتوجه به فضای "ایستاده در غبار"، سعی شده که این قطعات یادآور موسیقی دهه
50 و 60 باشد. همچنین استفاده از آواهای کردی در کنار بخش ارکسترال در
قسمتهایی از فیلم، یکی دیگر از ویژگیهای این آلبوم موسیقی است. آلبومموسیقی متن فیلم "ایستاده در غبار" نخستین آلبوم حبیب خزاییفر است.
خزاییفر پیش از این علاوه بر ساخت موسیقی مجموعه "آخرین روزهای زمستان"،
موسیقی متن فیلمهای "ماجرای نیمروز" و "لاتاری" را نیز در کارنامه دارد. تیزر آلبوم موسیقی فیلم سینمایی "ایستاده در غبار" توسط حسین جمشیدیگوهری ساخته شده است. علاقهمندان میتوانند این آلبوم موسیقی را از کتابفروشیها و فروشگاههای معتبر تهیه کنند.
موسیقی ما - پریس تنظیفی: برخلاف موفقیتی که در
سالهای اخیر کمیکهای مارول درجدول فروش سینماهای آمریکا به دست
آوردهاند، این روزها روند توسعهٔ بسیاری از آنها با یک بینظمی وسیع
جذابیت خود را از دست داده است. به همین دلیل هم بعد از آن همه این در و آندر زدنهای پی در پی که به ساخت فیلمها و قهرمانهای رنگینی مانند
«مردآهنی2» ختم شد ، سرانجام مارول توانست به ساخت اثری دست زند که برایش
نقدهای مثبتی نیز همراه داشته باشد.
داستان فیلم «ثور»، به واقع
شرح ماجرای زندگی شخصیت افسانهای شاهنشاهی «آسگارد» است در شرایطی که توسطپدرش از آنجا به خاطر بی پرواییاش تبعید شده است. او که به خواست شاه
«اودین» (که نقش او را آنتونی هاپکینز بازی میکند)، یکی از فرمانروایان
تحت سیطرهٔ قلمرو شاهنشاهی به زمین فرستاده شده است، موضوع مورد علاقهٔ
دانشمندان و دولتمردان است، اما دراین میان، ثور تنها زمانی میتواند از
چکش و قدرت بیحد خود استفاده کند که به ماهیت خود پی میبرد و از آن در
راه رفاه دیگران سود میجوید.
فیلم «ثور»، همان گونه که انتظار می
رفت، به اثری پرفروش بدل شد و نقدهای فراوانی بر آن نوشته شد. در حالی که
صحنههای روی زمین آن با نقدهای سردی مواجه شد، بخشهای مربوط به نبرد بین
آسگارد و نابکاران، با استقبال بینظیری مواجه شد که البته شاید بخش بزرگی
از این موفقیت مدیون نقش پر رنگ «پاتریک دویل» به عنوان آهنگساز این فیلم
بوده است آن هم در شرایطی که طرفداران قهرمانهای پرفروش اینگونه فیلمها،حق دارند که نسبت به اقدامات استودیوها در این گونه موارد مظنون باشند، بهخصوص بعد از آن چه برای «مایکل دانا»، یکی از افسانهای ترین موسیقیدانانسمفونیساز، در شرایطی مشابه برای فیلم «هالک» در سال 2003 رخ داد. حتی
دویل به شکل وحشتناکی خود را برای ساخت «ثور»، خارج از حلقه آرامش لازم
برای ساخت موسیقی فیلم یافت، آن هم هنگامی که دریافت باید به حلقههای
ریتمیک سازهای زهی و ضربهای سنگین طبلهای صداهای فیلمهای پرفروش امروزی
که توسط «هانس زیمر» از سوی مدیریت استودیو تحمیل میشد، تن دهد، که البته
این صداها هرگز در واژه نامهٔ موسیقی دویل جایی نداشتند.
دویل که
با این گونه از تحمیل موسیقی بیگانه بود، به خوبی توانست سهم خود را در
این فیلم پرفروش ادا کند بدون آنکه به شهرتش به عنوان آهنگساز فیلمهای
درام و رومانس لطمه زند. موسیقی او برای فیلمهای «فرانکشتاین» و «هری پاترو ساغر آتش» هنوز به عنوان نمونههای مثالزدنی آثار او در خاطرههاست و
البته در مرحله بعدی کاری که او برای فیلمهایی مانند «اِراگون» و «آخرین
لژیون» هر چند به درخشش کارهای قبلیاش نیست، اما همچنان جزو آثار درخشان
است.
البته در این فیلم نیز امید زیادی وجود داشت که دویل، با وجودفشار استودیو و تهیهکننده برای مدرن کردن صدای موسیقیاش، سر آخر راهی
برای فائق آمدن بر شرایط تحمیلی بیابد، در حالی که عکس العمل علاقهمندان وبرخی از منتقدان نشانگر آن است که در این مسیر چندان نتوانسته است نظرها
را به خود جلب کند.
در واقع، اگرچه، موسیقی «ثور» از آن نوعی از
کار در آمد که از کمبود پیوندهای نامعقول قابل انتظار رنج میبرد، اما
این موسیقی به دلیل همان چه که هست، به شکل بسیار ستودنیای روشنفکرانه از
آب درآمده و در اوج خود سرگرم کننده است. بیشتر بخشی که دویل ساخته به شکل
آشکارا سادهای، معطوف به این است که متدولوژی «زیمر/ارسی» را در فیلم واردکند و در برخی جاها آن قدر زیادهروی کرده است که میتوان مدعی شد که او
سبک موسیقیاش را قربانی آن کرده که نوعی موسیقی برای این گونه فیلمها
پدید آورد.
از سوی دیگر، آنچه دویل برای فیلم «ثور» ساخته و ارایه
کرده، برخلاف انتظار میتواند به شکلی غیر قابل باور به دلیل انعطاف
پذیریاش برای هماهنگ کردن موسیقی با نیازهای فیلم، موردتقدیر قرار گیرد
اما علاقهمندان موسیقی دویل ممکن است از این که در «ثور»، چندان علایق
موسیقیایی دویل آشکار نیست، دل زده باشند، با این وجود باید گفت در میان آنهمه گرایش موسیقیایی متفاوت، هنوز به اندازهٔ کافی از سبک دویل باقی ماندهکه بتوان آن را با گوش تشخیص داد. فیلمی که ازاین نظر شبیه «ثور» است،
فیلم «آخرین ایربندر» اثر هوارد است که به شکل خردمندانهای از همان
شیوههای «ثور» استفاده کرده است. به علاوه دویل کیفیت سمفونیک موسیقیاش
را تنها برای افزایش منظر موسیقایی فیلم با پوششهایی ترکیبی به کار برده
که شبیه نخستین الحان الکترونیک دویل در « مرکب» مینماید. همه آن
آرایههای زهی و طبل نواختهایی که در فیلمهایی مانند «ترانسفومرز» و «مردآهنی»، به گوش میرسد، در این اثر با ارکستر کلاسیک اجرا شده است. افراط
در صدایهای فلزی ضربی نیز که در صحنههای ریتمیک شنیده میشود، بسیار شبیهبه موزیک فیلم «آخرین ایربندر» است.
نوای «وُکال»، که گاه و بیگاهدر فیلم شنیده میشود، نیز یادآور دیگر آثار این آهنگساز از جمله فیلم
«تبعید» است. البته باید به یاد داشت در شرایطی که نرم افزارهای تولید
موسیقی این روزها بسیاری از افکتهای شنیداری را که در فیلمهای تجاری
میشنویم تولید میکنند، غیر ممکن است که از نحوهٔ برخورد دویل برای ارایهٔصدایی دینامیک از طریق اجرای سمفونیک شگفتزده نباشیم.
اگر شما ازجمله طرفداران موسیقی فیلم ارکستری سنتی دوره جان ویلیامز باشید، دویل با
این اثر خود علاقه شما را جلب کرده است. البته نباید انکار کرد که میزان
زیادی از تاثیر موسیقی جابلونسکی در فیلم «ترانسفورمرز» در بخشهای مربوط
به نمایش شاهنشاهی اسگارد در فیلم «ثور» دیده میشود، اما دویل از ارکستر
سمفونی لندن برای اجرای این موسیقی استفاده کرده است تا بتواند طراوت اجرایزنده را در صدای فیلم وارد کند.
برای برخی از شنوندگان، نتیجه
شاید یکسان جلوه کند، اما برای طرفداران دویل، این به معنی آن است که او
توانسته با وجود تمام فشارهای استودیو و تهیه کننده، همچنان به شیوه فردی
خود وفادار بماند. اگر هنوز این شما را قانع نکرده، البته میتوان به شیوه
استفاده از پیانو اشاره کرد که به شکل غیر قابل باوری در فیلم «ثور» و دیگراثر دویل در سال 2011 به نام «La Ligne Droite» یکسان است و اثر درخشانی
با نام «بذار بره» را به یاد میآورد. پیشرفت مضمونی هر دو فیلم، با نام
تجاری دویل پیوند خورده و نشان میدهد که او میتواند ترکیبی از نُت های
بیشمار را به یک اثر واحد تبدیل کند. البته به هر حال «ثور» از نظر موسیقیاثر منحصر به فرد و مثال زدنی برای آهنگسازش به شمار نمیرود و نمیتواند
چندان احساس یا علاقهای را برانگیزد.
از سوی دیگر پیش تِمهای
آهنگهای مورد نظر آهنگساز در این اثر چندان مشخص و واضح نیستند، همچنین برصداهای «سولو» به اندازهٔ کافی تاکید نشده و از حلقههای نشانههای ترکیبینیز در اثر موسیقیایی تنها گویی برای این استفاده شده که بگویند اینجا یک
نشانه است!
به این ترتیب بسیاری از شنوندگان ممکن است در اثر دویل
اشتباههای فاحشی بیابند هر چند با نگاهی عمیقتر میتوان موارد مثبت و
امیدوارکنندهای نیز در این اثر یافت. در واقع چهار یا پنج تِم در این اثر
استفاده شده است که هر یک چندین بار تکرار شدهاند. و اگر دویل از قضاوت درمورد اثرش مکدر است، در واقع به دلیل آن کارهایی است که برای ارایه
تکرارهای نخستین تمها انجام داده است. هویت ارایه شده در موسیقی «ثور» در
نهاد خود خوب و کامل است اما در کل اثر دچار تکرارهای بیانجام شده است و
به این ترتیب نمیتواند چندان تاثیر شگفتی بر مخاطبان موسیقی دویل بگذارد.
دریک کلام «ثور» را میتوان نمونهای از تخریب یک موسیقیدان خوب به دست
استودیو های فیلمسازی به شمار آورد در حالی که آهنگساز تمام تلاش خود را
کرده است تا با فراهم کردن شرایط لازم، اثری در خور اعتنا خلق کند که
استفاده از ارکستر لندن برای اجرای اثر نشانهٔ همین امر است.
در ابتدای مراسم بعد از به نمایش درآمدن ویدیویی از مراحل ساخت موسیقی متن
فیلم سینمایی «به وقت شام»، کارن همایونفر درباره آن گفت: «من آلبومهای
مختلفی کار کردهام و معمولاً برای آنها رونمایی نمیگیرم. اما چیزی که
برای من جذاب است، رونمایی از این آلبوم در حضور مخاطبان فیلم است. کنار
ابراهیم حاتمیکیا ایستادن خودش یک افتخار است. من این حرف را روی صحنه
جشنواره فجر هم گفتم و همه جا این را خواهم گفت. نفس گرم شما مردم وقتی با
این فیلم همراه شد، برای من جای افتخار دارد. فکر میکنم این آلبوم هم از
این به بعد توسط رادیو و تلویزیون به نمایش درآید، مثل موسیقی فیلم
«بادیگارد.»
همایونفر در آخر هم با اشاره به این موضوع که این موسیقی را با روح و قلبش
تولید کرده گفت: «من بیش از 100 اثر ساختهام که هیچ کدام سختتر از ساخت
موسیقی «به وقت شام» نبود.»
ابراهیم حاتمیکیا نیز در این مراسم گفت: «من به تمام بخشهای فیلم مسلطم
اما تنها جایی که تسلیم میشوم، موسیقی کارن همایونفر است. من فیلمساز
سختگیری هستم و هر موسیقی را نمیپسندم، ولی وقتی آهنگ کارن همایونفر را
شنیدم گفتم آن اتفاقی که میخواستیم، افتاد.»
هادی حجازیفر هم گفت: «وقتی موسیقی کارن همایونفر را میشنوم باورم
نمیشود که در فیلمی ایفای نقش کردهام که چنین آهنگی در اختیار دارد.»
در پایان مراسم حضار برای شادی روح ناصر چشمآذر یک دقیقه ایستادند و این
استاد موسیقی را تشویق کردند و سپس آلبوم موسیقی فیلم سینمایی «به وقت شام»در کنار مردم رونمایی شد.
موسیقی ما - نیکولا پیووانی آهنگساز و رهبر ارکستر
مشهور ایتالیایی به ایران میآید تا علاوه بر حضور در جشنواره جهانی فیلم
فجر، در تالار وحدت هم روی صحنه برود.
میکولا پیووانی که سابقه
همکاری با فیلمسازان نامداری چون فدریکو فلینی، برادران تاویانی و مارکو
بلوکیو را دارد، پنجم اردیبهشتماه مصادف با ۲۵ آوریل در تالار وحدت روی
صحنه میرود و در این کنسرت منتخبی از قطعاتی که پیش از این برای تعدادی ازفیلمهای سینمایی ساخته است، اجرا میکند که در یک سانس و ویژه مهمانان
جشنواره و مدعوین است.
پیووانی برای بیش از ۱۳۰ فیلم موسیقی متن
ساخته و برای «زندگی زیباست» (۱۹۹۷) به کارگردانی روبرتو بنینی اسکار
بهترین موسیقی فیلم را از آن خود کرد.
او موسیقی متن سه فیلم
«مصاحبه»، «جینجر و فرد» و «صدای ماه» به کارگردانی فلینی را ساخته و
بعدها بالهای با نام «باله فلینی» را تصنیف کرد. موسیقی برنده اسکار فیلم«زندگی زیباست» در سال ۲۰۰۰ نامزد دریافت جایزه گرمی در رشته «بهترین
موسیقی متن برای سینما، تلویزیون و دیگر رسانههای بصری» شد.
از
میان فیلمهایی که نیکولا پیووانی برای آنها موسیقی تصنیف کرده میتوان به«هیولا را در صفحه اول سیلی بزن» (مارکو بلوکیو، ۱۹۷۲)، «عطر بانوی
سیاهپوش» (فرانچسکو باریلی، ۱۹۷۴)، «ردپا روی ماه» (لوئیجی باتزونی،
۱۹۷۵)، «جهش در تاریکی» (مارکو بلوکیو، ۱۹۸۰)، «شب سن لورنزو» (برادران
تاویانی، ۱۹۸۲)، «کائوس» (برادران تاویانی، ۱۹۸۴) اشاره کرد.
پیووانی اعتقاد دارد ساختن موسیقی متن برای فیلمهای زیاد باعث درجا زدن
موسیقیدان میشود اما در تئاتر، موسیقی بالاتر از هر هنری است. پیووانی
در زمینه تئاترهای موزیکال نیز فعالیت دارد و در حوزه موسیقی ارکسترال و
مجلسی نیز کار میکند.
سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر ۱۹ تا
۲۷ آوریل ۲۰۱۸ (۳۰ فروردین تا ۷ اردیبهشت ۱۳۹۷) به دبیری سیدرضا میرکریمی
در تهران برگزار میشود.
موسیقی ما - هانس زیمر جایزهی دستاوردهای موسیقی فیلم
«مکس اشتاینر» را در جشن سالیانهی «هالیوود در وین» در ۱۹ اکتبر سال جاری
دریافت خواهد کرد. این مراسم که در بیش از ۳۵ کشور پخش خواهد شد شامل
اجراهایی از آهنگهای خاطرهانگیز این برندهی جایزهآکادمی با تنظیمهای
ارکسترال جدید خواهد بود.
امسال دهمین سال مراسم جایزهی مکس اشتاینر است که هر ساله در شهر وین و
بهپاس دستاوردهای شگرف در موسیقی فیلم برگزار میشود. از دیگر
شرکتکنندگان این مراسم میتوان به لالو شیفرین، جان بری،رندی نیومن،
الکساندر دسپلات،جیمز نیوتن هاورارد و دنی الفمن اشاره کرد. زیمر تا
بهحال آهنگسازی بیش از ۱۵۰ پروژه را- از جمله شب تاریک، شیرشاه،
گلادیاتور، خط قرمز باریک، مرد بارانی، تلقین و تلما و لوییز- بر عهده
داشته است.
تابستان سال گذشته، زیمر تور کنسرتهای خود را در سراسر اروپا و امریکا به
رویصحنه برد که با استقبال بسیار زیادی مواجه شد. این مراسم بخش اصلی
برنامهی «هالیوود در وین» است که ساندرا تومک آن را در سال ۲۰۰۷ بنیان
نهاد.
به گفتهی تومک: «هانس زیمر مدتهاست که ارتباط نزدیکی با وین دارد» زیرا
پروژههای اخیر او – «تاج پادشاهی»، «سیارهی آبی ۲» و «دوزخ» همه در استیجسینکرونِ وین ضبط شدهاند. تومک میافزاید: «برای شهری که تا این اندازه
در تاریخ موسیقی غنی است، بسیار شایسته است که این جایزه را که به یاد مکساشتاینر بزرگ نامگذاری شده است به این آهنگساز فوقالعاده با استعدادهای
چندگانه اهداکند»
زیمر تا بهحال یازده بار نامزد جایزهی اسکار شده است. در سال ۱۹۹۴، او
جایزهی آکادمی را در بخش بهترین موسیقی متن فیلم برای شاهشیر از آن خود
کرد. او همچنین تا به حال سه بار برندهی جایزهی گرمی و دو بار برندهی
جایزهی گولدن گلوب بوده است.
سرپوش هنری - ناصر چشم آذر در گفتگو با دیباچه،
عنوان کرد: کار جدیدی که انجام داده ام، موسیقی متن یکی از فیلم های
سینمایی صادق پروین آشتیانی است وی در خصوص همسویی موسیقی متن فیلم
های سینمایی که جذابیتی را برای بینندگان ایجاد می کند، افزود: آهنگساز با
ظرافت و دقتی که دارد همسو با کاراکترها پیش می رود و با فیلم در یک جریان
قرار می گیرد، به همین دلیل می توان با موسیقی متن، مخاطب را به دنبال
داستان کشاند. ناصر چشم آذرگفت: تا به حال با خوانندگانی چون مانی رهنما و دوستان دیگر همکاری کرده ام که از همکاریمان کمال رضایت را داشته ام. وی در خصوص آثاری با حال و هوای عید گفت: تا به امروز بالغ بر ۳۰ کار با مضمون عید داشته ام که اغلب در قالب تیتراژ برنامه بوده اند. چشمآذر در پاسخ به اینکه جذابیت های سال نو را در چه می بیند، گفت: جذابیت
هایی که سال نو برایم دارد این است که یک هیجان و حس نو شدن در زندگی مردم
سرزمینم جریان پیدا می کند، طبیعت جان دوباره می گیرد. سر سبزی فصل بهار
یاد آور خاطرات زیبایی است. این آهنگساز درباره فضای متفاوت
فصل ها و تاثیر آن بر موسیقی عنوان کرد: هر فصلی زیبایی خاص خودش را دارد ومی توان از آن ایده های متفاوتی گرفت . چشم آذر در پایان درخصوص تاثیر تکنولوژی بر موسیقی عنوان کرد: تکنولوژی به زندگی ها در موقعیتهای مختلف کمک کرده است و چه بسا همگامی این امر با موسیقی نیز اتفاقا
قابل تاملی را رقم زده است. گفتنی است آخرین کنسرت سال ۹۵ ناصر چشم آذر ۲۵ و۲۶ اسفند ماه در تالار وحدت برگزار خواهد شد.
بهگزارش مهر به نقل از آسوشیتدپرس، گفته میشود ویل اسمیت قرار است برای
اقتباس گای ریچی از داستان کلاسیک کمپانی دیزنی یعنی «علاءالدین» که خودش
در آن نقش غول چراغ جادو را بازی میکند، موسیقی جدیدی ضبط کند. درعین حال گفته شده این بازیگر و موزیسین ۴۹ ساله قراردادهایی جداگانه برای
نقشآفرینی در فیلم و ساخت موسیقی میبندد که قراردادی رکوردشکن خواهد شد. آلنمنکن برنده جایزه اسکار، موسیقی فیلم اصلی سال ۱۹۹۲ را ساخته بود که در آنرابین ویلیامز حضوری ماندگار در نقش غول چراغ جادو داشت و آن را معروف
کرد. ایناخبار توسط جاش ال. دیکی، خبرنگار حوزه سرگرمی آمریکایی و در توییتر وی
مطرح شده است. دیکی تا به حال برای نشریههای موثقی از جمله ورایتی و د رپ
کار کرده و سابقه انتشار اخبار درجه یک اینچنینی را دارد. ویمجموعهای از چند توییت منتشر کرد و در نخستین توییت خود این سوال را مطرحکرد که چه کسی بیشترین پول مستقیم را برای یک فیلم سینمایی دریافت کرده و
راهنمایی کرد که نمیتوان چنین چیزی را جستجو کرد چون هنوز فیلم اکران نشدهاست. دیکیدر ادامه گفت این فرد نقش اصلی نیست اما نقش دوم فیلم را بر عهده دارد. اوهمچنین موسیقی فیلم را مینویسد و برای هر بخش موسیقی پولی جداگانه دریافتمیکند که باعث شده مقدار دریافتیاش تاریخساز شود. اودر توییتی دیگر نوشت: این «بزرگترین دریافتی مستقیم و قبل از اکران فیلم
در تاریخ» است که به این خاطر پیش از اکران پرداخت شده که فرد مورد نظر
حاضر به دریافت یکی از «معاملههای بستهای» معمول هالیوودی نشده است. دیکی در توییت آخرش نوشت: پاسخ ویل اسمیت در فیلم «علاءالدین» است. البتهاسمیت با مذاکره برای بستن قراردادهای غولآسا آشنایی دارد و تا به حال بهصورت مستقیم و پیش از ساخت فیلم بالای ۲۰ میلیون دلار برای «جوخه خودکشی»،«مردان سیاهپوش ۲» و «بعد از زمین» دریافت کرده است. همچنین گفته میشود
درآمد وی به خاطر قرارداد اولیه و سودهای فروش «مردان سیاهپوش ۳» بالای
۱۰۰ میلیون دلار بود. آخرینباری که ویل اسمیت در ساختن موسیقی متن یک فیلم دست داشت به سال ۲۰۰۲ و
«سیاهپوشان میآیند» برای فیلم «مردان سیاهپوش ۲» بازمیگردد.
موسیقی ما - هانس زیمر جایزهی دستاوردهای موسیقی فیلم«مکس اشتاینر» را در جشن سالیانهی «هالیوود در وین» در ۱۹ اکتبر سال جاریدریافت خواهد کرد. این مراسم که در بیش از ۳۵ کشور پخش خواهد شد شامل
اجراهایی از آهنگهای خاطرهانگیز این برندهی جایزهآکادمی با تنظیمهای
ارکسترال جدید خواهد بود.
امسال دهمین سال مراسم جایزهی مکس
اشتاینر است که هر ساله در شهر وین و بهپاس دستاوردهای شگرف در موسیقی
فیلم برگزار میشود. از دیگر شرکتکنندگان این مراسم میتوان به لالو
شیفرین، جان بری،رندی نیومن، الکساندر دسپلات،جیمز نیوتن هاورارد و دنی
الفمن اشاره کرد. زیمر تا بهحال آهنگسازی بیش از ۱۵۰ پروژه را- از جمله
شب تاریک، شیرشاه، گلادیاتور، خط قرمز باریک، مرد بارانی، تلقین و تلما ولوییز- بر عهده داشته است.
تابستان سال گذشته، زیمر تور کنسرتهایخود را در سراسر اروپا و امریکا به رویصحنه برد که با استقبال بسیار
زیادی مواجه شد. این مراسم بخش اصلی برنامهی «هالیوود در وین» است که
ساندرا تومک آن را در سال ۲۰۰۷ بنیان نهاد.
به گفتهی تومک: «هانس
زیمر مدتهاست که ارتباط نزدیکی با وین دارد» زیرا پروژههای اخیر او –
«تاج پادشاهی»، «سیارهی آبی ۲» و «دوزخ» همه در استیج سینکرونِ وین ضبط
شدهاند. تومک میافزاید: «برای شهری که تا این اندازه در تاریخ موسیقی
غنی است، بسیار شایسته است که این جایزه را که به یاد مکس اشتاینر بزرگ
نامگذاری شده است به این آهنگساز فوقالعاده با استعدادهای چندگانه
اهداکند»
زیمر تا بهحال یازده بار نامزد جایزهی اسکار شده است.
در سال ۱۹۹۴، او جایزهی آکادمی را در بخش بهترین موسیقی متن فیلم برای
شاهشیر از آن خود کرد. او همچنین تا به حال سه بار برندهی جایزهی گرمی ودو بار برندهی جایزهی گولدن گلوب بوده است.
اگر"شکل آب" را دیده باشید، بعید است از اینکه موسیقیاش توانست اسکار بهترینموسیقی را بگیرد تعجب کرده باشید اما اگر جزو آن دستهای بوده باشید که
فقط "دانکرک" را دیدهاند و ارادت ویژه به "هانس زیمر" بزرگ دارند باشید
احتمالا انتظار تماشای ایشان را با مجسمۀ طلاییاش در دست میکشیدید، شاید
هم تصور میکردید که جان ویلیامز برای ششمین بار و بعد از هزاربار نامزدی
برای "جنگ ستارگان" این جایزه را به خانه ببرد اما دیشب، شبِ فرانسویها
بود و الکساندر دسپلا که سه سال پیش هم برای "هتل بزرگ بوداپست" این جایزه
را از آن خود کرده بود توانست بار دیگر این مجسمۀ طلایی را در دستانش لمس
کند.
نامزدهای دریافت بهترین موسیقی فیلم اینها بودند: "شکل آب" به آهنگسازی
الکساندر دسپلا، "دانکرک" به آهنگسازی هانس زیمر، "جنگ ستارگان" به
آهنگسازی جان ویلیامز، "رشته خیال" به آهنگسازی جانی گرینوود و "سه بیلبوردخارج از ابینگ میزوری" به آهنگسازی کارتر بورول که در نهایت دسپلا اسکار
را برای دومین بار بعد از نه بار نامزدی به خانه برد. این نوشته نگاهی داردبه سه موسیقی پررنگتر از آهنگسازانی پرآوازهتر در میان نامزدهای اسکار
2018.
گول قیافۀ عجیب و غریب موجود دوزیستِ "شکل آب" را نخورید؛ "شکل آب" داستانیدارد رمانتیک که موسیقی از همان جنس را هم طلب میکرده است و دارد.
الکساندر دسپلا آهنگساز فرانسوی آنچه را که از یک آهنگساز فرانسوی انتظار
میرود برای "شکل آب" ساخته است، یک موسیقیِ گرم، پراحساس، پر از والس، که
در کنارشان قطعات فرانسوی باکلام هم و حتما یک "مونامور" ویژه را میتوان
شنید. ارکستر سمفونیک لندن به رهبری "دومینیک لامینیر" اجرای آن را به عهدهداشته که اوج هنرش را باید در اجرای قطعۀ "تم الیسا" که اصلیترین موتیف
"شکل آب" است جستجو کرد. همچنین از آنجا که بخشهایی از داستان فیلم به
فضای تعقیب و گریز اختصاص دارد، موسیقی از این دست را هم میتوان در آن
شنید. با این وجود آنچنان که در ابتدا گفتم، صدای موسیقی "شکل آب" صدایی
است هموطن آهنگسازش؛ کاملا فرانسوی؛ همان موسیقی که میتوان کنار سن راه
رفت و شنیدنش؛ موسیقیای که پیچیدگیهای زیادی ندارد، هارمونیکا، فلوت،
آکاردئون در آن جریان اصلی را به دست دارد و از همان جنسی است که سالها قبل"یان تیرسن"ِ عزیز برای "ماجراهای شگفتانگیز آملی پولن" موسیقی نوشت و
هنوز که هنوز است میتوان این موسیقی را در مدیومهای مختلف شنید و از آن
لذت برد.
اسکاریها همیشه ثابت کردهاند که علاقه دارند آهنگسازی جایزه عمواسکار را
به خانه ببرد که بتوان به موسیقیهایش فارغ از تصویر هم دل سپرد. اسکاریهاطی قریب به اتفاق دورههای گذشته نشان دادهاند که موسیقی ورای تصویر
همیشه برای آنها اهمیت دارد و دلشان نمیخواهد مخاطبی که به اعتبار جایزه
اسکار بها میدهد، زمانی که به تنهایی به ساندترک آن گوش میسپارد دست خالیبرود.
الیسا شخصیت اصلی فیلم دختری است که به دلیل حادثه ای که در کودکی برایش
اتفاق افتاده توانایی تکلمش را از دست داده اما او هم نقطه اشتراکش با دوستعجیب و غریبش توانایی برقراری ارتباط بدون استفاده از کلمات است. آهنگساز
هم در کمال ذکاوت از المان "سوت" برای این صمیمیت به وجود آمده و در عین
حال غربت و بیکلامی الیسا و دوستش بهره برده است.
از جمله به یادماندنیترین لحظات استفاده از موسیقی صحنه تاثیرگذاری است
که الیسا برای دوست عجیب و غریبش صفحه موسیقی پخش میکند و او در آب در
حال رقصیدن است. صحنهای که تصویرش را میتوان روی پوستر رسمی فیلم هم
مشاهده کرد و والس را در آن شنید. "شکل آب" موسیقی است با 26 ترک! که حدود
یک ساعت و ربع است. در واقع میتوان گفت که کمتر صحنهای بدون موسیقی است.
ویلیامز قطعا یکی از پرقدرتترین نمادهای موسیقی هالیوود است. او نزدیک به
40 نامزدی بهترین موسیقی فیلم برای اسکار را دارد و این یعنی اینکه تقریبا
هر سال حداقل یکی از موسیقی فیلمهایی که نوشته نامزد دریافت اسکار بهترین
موسیقی فیلم شدهاند. او که ساخت موسیقی تمامی قسمتهای قبلی جنگ ستارگان
را هم به عهده داشته که تم اصلی آن از مهمترین تمهای موسیقی فیلم دنیا
محسوب میشود، امسال نتوانست آنچنان که باید و شاید موسیقیِ درخوری برای
آخرین ساخته جورج لوکاس بنویسد.
موسیقی " جنگ ستارگان؛ آخرین جدای" موسیقی است همچون تمامی آثار ویلیامز
ارکسترال اما بر خلاف آثار درخشان او حتی برای قسمتهای دیگر همین فیلم،
موسیقیای بسیار پر سر و صدا که در آن از ملودی قوی و بیادماندنی هم خبری
نیست. این اتفاق را البته که باید در میان آثار ویلیامز استثناء فرض کرد
چرا که او پیوسته ارج و قرب ویژهای را به موسیقی میدهد اما خب! ظاهرا
همان اسکار 1977 برای اولین قسمت این سه گانه برای دریافت جایزه بهترین
موسیقی از نظر آکادمی کافی بوده است.
هانس زیمر همچون همیشه موسیقی نوشته که نمیتوان آن را نشنیده گرفت. او به
راحتی یارای مقابله به تصویر را دارد و میتواند یک تنه حواس تماشاگرش را
پرتِ موسیقیاش بکند، موسیقی در "دانکرک" همچون ماری زیر پوست تصاویر
میخزد و جلو میآید. اما موسیقی دانکرک یک تفاوت اساسی با موسیقیهای
قبلیاش دارد. زیمر با وجود اینکه موسیقیای نوشته ارکسترال اما در ترکیب
با صداسازی و ساندافکت های مختلف و صداهای جنگ که لحظهای فیلم و
شخصیتهایش را رها نمیکنند، چندان نمیشود صدای موسیقی را به معنای راستینآن شنید. در اغلب لحظات موسیقی در کنار موسیقی متفاوتی که زیمر نوشته
افکتهای صوتی وجود دارد. باند صوتی دانکرک البته که از غنیترینها در
میان آثار سینمایی 2017 است و در عین حال شفافیتی مثال زدنی دارد. زیمر در
دانکرک، علاوه بر ارکستر به مثابه ابزار همیشگی آهنگسازی، از انبوهی
"چیزها" و وسایل دیگر برای ساخت موسیقی استفاده کرده است. در موسیقی زیمر
میشود بارها صدای ضربان قلب، صدای عقربههای ساعت، صدای نزدیک شدن بال
هواپیماها، صدای خشاب کردن اسلحه، صدای پیچیدن باد در بادبان قایقها و
کشتیها را شنید. به اینها اضافه کنید حضور پررنگ صداهای الکترونیک و
سازهای الکتریک را که بخش اصلی ملودی را مینوازند. با این حال میتوان به
اسکاریها که همیشه علاقه وافری به "تم" داشتن برای ساندترکِ برگزیدۀ سال
دارند، حق داد که چرا موسیقی "دانکرک" را به عنوان موسیقی برگزیده انتخاب
نکردهاند؛ این هانس زیمر آن هانس زیمرِ "شیرشاه" و "گلادیاتور" نبود، شایدبیشترین شباهت را بتوان با کار قبلیاش برای کریستوفر نولان یعنی "شوالیه
سیاه برمیخیزد" پیدا کرد تا مثلا حتی "اینسپشن" (تلقین).